شمس می فرماد :

/علی الدیک صیاحٌ و علی الله صباحٌ *.

 آخر موسی (ع) را همین گفت،چون سوال کرد : یا رب چه فایده باشد چون فرعون قبول نخواهد کردن؟

گفت :تو از آنِ خود فرومگذار ، بگو.

خدا را بندگان اند که سخن ایشان را هم ایشان فهم کنند.


* بانگ از آن خروس است ، و صبح از آن خدا (خروس،بانگ  می زند،و خدا صبح را پدید می آورد.)


کتاب در جستوجوی گنج : قصه های شمس 

شهاب الدین عباسی 

ص114

/

ترجمه بهتر و بدردبخور ترش فکر کنم میشه : 

*قوقولی قوقو بر خروسه  و صبح کردن  با خداست.



حقیقتا پمپاژ امید کرد بهم!

والا! اصن به ما چه!


راستی این چیزایی که شمس میگه معلوم نیست فکت تاریخی باشه ولی از نظر اسطوره شناسی خب مهم نیست و داره به سوالات وجودی انسان جواب میده. حالا موسی (ع) اینجوری گفت یا نه معلوم نیست.الخ


مشخصات

آخرین جستجو ها